خیارات مشترک قراردادها، به آن دسته از اختیارات قانونی برای فسخ قرارداد گفته میشود که صرفاً در مورد عقد بیع یا خریدوفروش کاربرد ندارند؛ بلکه در قراردادهای دیگر نیز قابلاعمال هستند. خیارات مشترک، خیار شرط، رویت و تخلف از وصف، غبن، عیب، تدلیس، تبعض صفقه و تخلف از شرط هستند.
بنابراین، در این مقاله از دادنیک به بررسی خیارات مشترک بین عقود میپردازیم. درصورتیکه در این زمینه نیازمند دریافت مشاوره حقوقی هستید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
خیارات مشترک بین عقود در قانون مدنی
برخی از خیارات، مختص عقد بیع یا خیارات اختصاصی قرارداد بیع است، به یعنی، فقط میتوان برای فسخ عقد بیع از آنها بهره برد و در مورد سایر قراردادها مثلاً عقد اجاره یا عقد صلح و هبه، نمیتوان آنها را اعمال کرد. بر اساس قانون مدنی، خیارات اختصاصی قرارداد بیع، شامل خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن هستند.
سایر خیارات را میتوان در مورد قرارداد بیع و سایر قراردادها نیز جاری کرد. از جمله خیارهای مشترک بین عقود موارد زیر قابلاشارهاند:
خیار شرط
هر گاه در معامله شرط گردد که یکی از طرفین یا هر دو یا ثالث حق فسخ معامله را در مدت معین دارا باشد، این معامله خیاری و حق فسخی که در آن پیشبینیشده است خیار شرط نام دارد. مطابق ماده ۳۹۹ قانون مدنی در عقد بیع ممکن است شرط گردد که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله ایجاد شود.
مدت خیار باید معلوم و معین شود؛ اگر طرفین مدت را تعیین نکنند و یا اینکه مدت نامشخصی را برای آن تعیین گردد؛ مانند تا پایان جنگ یا بازگشت فلان شخص از سفر، هم شرط خیار و هم معامله باطل خواهد بود.
خیار رویت و تخلف وصف
طبق ماده ۴۱۳ قانون مدنی هرگاه یکی از متبایعین مالی را سابقاً ببیند و به اعتماد رؤیت سابق معامله نماید و بعد از رویت مشخص شود که مال مزبور اوصاف سابقه را نداشته اختیار فسخ دارد.
فرض کنید بهعنوان مستأجر خانهای را قبلاً دیده و هنگام معامله فرض کرده که مورد معامله همان وضع سابق را دارا است و به اعتبار همین امر قرارداد را منعقد گردد، اما بعد از معامله مشخص شود مبیع در هنگام قرارداد مشخصات موردنظرتان را ندارد؛ مثلاً خانه، خراب شده است. در این صورت شما میتوانید معامله را به استناد خیار رویت فسخ کنید.
اگر یکی از طرفین معامله یا هیچ یک از ایشان مورد معامله را نبیند و تنها با ذکر اوصاف و یا از روی نمونه معامله کند و بعداً مشخص گردد که مورد معامله مشخصات ذکر شده را ندارد یا مطابق نمونه نبوده است؛ در این صورت اختیار فسخ معامله به خیار تخلف از وصف از آن زیاندیده است.
خیار غبن
خیار غبن اختیاری است که قانونگذار به شخصی که در معامله مغبون و متضرر شده خواهد داد تا قادر باشد آن را فسخ کند. طبق ماده ۴۱۶ از قانون مدنی هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش دارد بعد از علم به غبن ممکن است معامله را فسخ کند.
برای ایجاد خیار غبن تحقق دو شرط لازم است:
- معاملهکننده هنگام تنظیم قرارداد به قیمت اصلی و عادلانه آگاه نبوده باشد.
- غبن و ضرر باید فاحش بوده باشد بهگونهای که عرفاً قابلتحمل نبوده و عقل سلیم به غیر قابل مسامحه بودن آن نظر دهد.
خیار عیب
هرگاه بعد از معامله معلوم شود که مورد معامله دارای عیب بوده، طرفی که آن را قبض کرده است میتواند معامله را فسخ کند. حق فسخ معامله را در این مورد خیار عیب نامیده میشود. البته عیب باید مخفی باشد و در زمان معامله وجود داشته باشد. درصورتیکه عیب ظاهر باشد یا خریدار به آن آگاه بوده باشد نمیتوان قرارداد را به استناد خیار عیب فسخ کرد.
خیار تبعض صفقه
خیار تبعض صفقه وقتی ایجاد میشود که عقد بیع نسبت به بعض موضوع قرارداد به جهتی از جهات باطل گردد در این صورت مشتری حق خواهد دارد قرارداد را فسخ کند یا به نسبت قسمتی که قرارداد صحیح است آن را قبول کند و نسبت به قسمتی که قرارداد باطل شده است ثمن را پس بگیرد.
لازم به ذکر است اگر طرفین قرارداد نسبت به بطلان بخشی از قرارداد آگاه باشند دیگر امکان فسخ قرارداد به استناد به خیار تبعض صفقه وجود ندارد.
خیار تدلیس
تدلیس یعنی عملیاتی که موجب فریب طرف معامله گردد. تدلیس در واقع نشاندادن کمال و امتیاز در یک چیز خواهد بود آن هم به طور متقلبانه و بهدوراز هرگونه واقعیت؛ یا این که مالی که دارای عیب و نقصی است، سالم نشان داده شود.
خیار تخلف از شرط
اگر شرط صفت و یا شرط فعل در یک قرارداد نقض گردد، مشروط له تحت شرایطی حق فسخ عقد به استناد خیار تخلف از شرط را دارد. بهعبارتدیگر اگر در ضمن یک قراردادی شرطی درج گردد، ولی طرف مقابل شرط را انجام نداده، کسی که شرط به نفع او شده است؛ خیار تخلف از شرط داشته و میتواند قرارداد را یکطرفه فسخ کند.
جمعبندی
گاهی بنا به دلایلی، طرفین از قرارداد، منصرف شدهاند و قصد دارند آن را فسخ کنند. در این حالت، قانون مدنی به افراد، این اختیار را داده که در شرایط خاص بتوانند به آن قرارداد برهم زنند. برخی از این اختیارات قانونی برای فسخ معامله، به نام خیارات، مختص عقد بیعاند، برخی دیگر در سایر عقود نیز قابلاعمال هستند.
وکلای مؤسسه حقوقی دادنیک آماده هستند تا شما مخاطبان عزیز را در چالشها و مسائل حقوقی پیرامون خیارات مشترک بین عقود پشتیبانی و راهنمایی کنند.
سؤالات متداول
آیا اگر طرف معاملهای که غبن نموده است، تفاوت قیمت را به مغبون بدهد، خیار غبن ساقط میشود؟
خیر؛ درصورتیکه ضرر زننده در معامله (غابن) تفاوت قیمت را بپردازد، مغبون تکلیفی نسبت به قبول آن ندارد و خیار غبن ساقط نخواهد شد مگر اینکه شخصاً به گرفتن تفاوت رضایت دهد.
خیار عیب با خیار تدلیس چه تفاوتی دارد؟
در تدلیس یک طرف معامله با فریب و سوءنیت از راه توصیف غیرواقعی یا پوشاندن نقصی که در مورد معامله هست طرف دیگر را فریب میدهد و او را ترغیب به عقد قرارداد میکند؛ اما در عیب کاستی یا فزونی ای در مال هست که عرف آن را عیب دانسته است.
این مطلب توسط تیم تحریریه دادنیک گردآوری و منتشر شده است.
تیم تحریریه دادنیک روزانه و در جهت افزایش اطلاعات کاربران سایت، مطالب متعددی در زمینههای مختلف منتشر مینماید.
برای مشاوره با وکیل متخصص میتوانید با کارشناسان دادنیک در ارتباط باشید.